- حذف واسطه ها
- حمایت از تولید ملی
- اشتغال زایی برای جوانان
- . . .
که در ذیل به بررسی این اهداف می پردازیم.
نگاهی به تاریخچه این شرکتها:
بازاریابی شبکه ای، به گفته دکتر فریدون قاسم زاده استاد دانشگاه شریف, در ایران ظرف چند سال گذشته مطرح شده در حالی که در دنیا قریب ۷۰ سال سابقه دارد. از حوالی سال ۱۹۳۰ مفهومی به نام بازاریابی شبکه ای از کشور آمریکا آغاز شد، این مفهوم در برخی از موارد معادل بازاریابی مستقیم (Direct Marketing) استفاده می شد. در این روشتولیدکننده به جای اینکه کالاهای خود را از طریق عوامل پخش با درصد کمیسیون بالا به فروش برساند, از طریق خود مردم و مشتریان این کار را انجام می دهد. بدین طریق شبکه ای از مشتریانی که تمایل دارند در کار فروش به تولیدکننده کمک کرده و منفعتی نیز برای خود کسب نمایند, امر بازاریابی و فروش کالا را بر عهده می گیرند. در برخی از موارد در ادبیات، از بازاریابی شبکه ای به عنوان بازاریابی چند لایه ای (Multi Level Marketing-MLM) نیز نام برده می شود که هر دو عنوان ناظر به یک مفهوم هستند.
حال با نگاهی به تاریخچه و تعریف سبک واقعی بازاریابی شبکه ای به اهداف این شرکتهای به ظاهر قانونی نگاهی می اندازیم:
1*- چنانچه هدف شرکتها حذف واسطه هست پس وجود خود این شرکتها نقض کننده این هدف می باشد . چون خود این شرکتها یک واسطه محسوب می شوند و هیچکدام تولید کننده محصول خاصی نیستند البته برخی از آنها کالاهایی به نام خود شرکت دارند که عملاً برند (نام تجاری که روی یک کالا نوشته می شود) آن شاید متعلق به این شرکتها باشد و این دلیل بر تولید آن کالا توسط آن شرکت نیست.
2*- بحث حمایت از تولید داخلی رو مطرح می کنند که عملاً 80 تا 90 درصد از اجناسی که این شرکتها ارائه می دهند کالاهای خارجی است.
یک سوال اینجا مطرح است و آن اینکه چرا از اجناس خارجی یا اجناس داخلی بی نام و نشان و عجیب و غریب استفاده شده؟
پاسخ به این سوال خیلی ساده است. چون اجناس خارجی قیمت مصرف کننده ندارند و این شرکتها این اجناس را با قیمتهای بسیار پایین (به علت کیفیت پایین این محصولات) خریداری کرده و با قیمتهای بسیار بالا به فروش می رسانند تا اول سود خود را تضمین کنند بعد با ارقام بالا و درصد سود های عجیب و غریب سر من و شما را کلاه بگذارند که می توانی در شرکت آنها تا 40 % یا بیشتر هم سود ببری.
یک سوال مهم لطفاً به یک کارخانه تولیدی معروف بروید و از مدیر فروش کارخانه بپرسید که نمایندگان شما در سطح استان و کشور چند درصد سود می برند و آنها پاسخ خواهند داد در صورت خرید بالا و در بهترین شرایط حداکثر 15 تا 20 درصد پس چگونه است که این شرکتها که تولید کننده هم نیستند می توانند این سود ها را در صورت خرید جزء به شما بدهند؟ آیا غیر از این است که یک جنس با کیفیت پایین و با قیمت پایین می خرند و با قیمت بالا به مردم ارائه می کنند؟
نکته مهم: بدلیل ضعف در کیفیت مشتریان شاید فقط یکبار حاضر به خرید آن محصول باشند و نهایتاً متضرر اصلی نیروهای انسانی بی مزد داخل شرکت هستند که عمرشان را روی یک محصول بی کیفیت (شاید با ظاهر و بسته بندی آراسته) می گذارند.
3*- مسئله اشتغالزایی مطرح شده که چنانچه قرارداد مربوط به این شرکتها را مطالعه کنید متوجه می شوید که کاملاً یک طرفه بوده و از نیروی بازاریاب کلیه تعهدات گرفته شده ولی هیچ تضمینی برای کار و آینده نیرو در نظر گرفته نشده؟
مثال1: اگر جوانی عمر و جوانی خود را برای این شرکت بگذارد و با چوب خوری ابتدای کار کنار بیاید و با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارد تا به یک پورسانت برسد، حال اگر پس از گذشت یک مدت زمان، این کار به هر دلیل برای این شرکت مقرون به صرفه نبود و خواست کارش را جمع کند (همانطور که می دانید مجوز کار این شرکتها از 6 ماه تا 2 سال است) یا اعلام ورشکستگی کند، چه کسی جوابگوی عمر و زندگی تباه شده این جوان است؟
مثال 2: بیاییم خدمات یک شرکت را که مانند این شرکتها در سطح کشور کار می کند و بر خلاف این شرکتها خدمات حقیقی ارائه می دهد را با این شرکتها مقایسه کنیم
شرکت بیمه یکی از رایجترین سولات که از طرف خریدارن خدمات مختلف بیمه ای مطرح می شود اینست که اگر شرکت بیمه ای X ورشکست شد و ما از آن شرکت بیمه نامه تهیه کرده باشیم چه کسی پاسخگوی ما خواهد بود؟
پاسخ: تمامی شرکتهای بیمه ای یک پشتیبان به نام شرکت بیمه مرکزی دارند که کلیه نقل و انتقالات مالی شرکتهای بیمه را زیر نظر دارد و چنانچه شرکت بیمه ای بخواهد خارج از عرف مشخص شده عمل کند به سرعت جلوی کار آن شرکت گرفته می شود و چنانچه این شرکت به ورشکستگی برسد بیمه مرکزی پاسخگوی تمامی تعهدات این شرکت می باشد.
در صورتی که این شرکتهای بازاریابی شبکه ای هیچ تعهدی نه به شما دارند نه به هیچ ارگانی که در صورت ورشکستگی پاسخگوی شما یا زیر مجموعه هایی که ایجاد کرده اید باشد.