نقش دانش فقه در مدیریت صحیح زندگی
از مهم ترین ماموریت های پیامبران، ارائه شیوه و سبک درست زندگی است تا انسان ها در جامعه بتوانند در مسیر همکاری و تعاون گونه ای عمل کنند تا کمال را درک نمایند. در این میان مهم ترین ماموریت در حوزه رفتار اجتماعی دست یابی به عدالت محسوس در حوزه عمل اقتصادی است.[1] از این رو پیامبران با آموزه های عقلانی و وحیانی به روشنگری و تبیین اموری پرداخته اند که جامعه مدنی و قانونمندی را ایجاد می کند و به بشر اجازه می دهد تا عدالت فراگیر ویژه اقتصادی را با همراهی همگانی توده های مردم فراهم آورند.[2]
از نظر اسلام و آموزه های قرآنی علم و دانش در همه حوزه ها بسیار اهمیت دارد، چرا که اولا خلافت انسانی و کرامت و شرافت او به همین دانش و افزایش آن بستگی دارد[3] و حتی پیامبر(ص) برای افزایش آن دست به دعا بر می دارد[4] و ثانیا انتخاب مسیر درست و سبک زندگی سالم بستگی به علم و دانش در هر زمینه و حوزه ای دارد که انسان برای رسیدن به سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت باید از آن بهره مند شود.
آگاهی انسان نسبت به حقوق و نیز وظایف متقابل در جامعه به ایجاد عدالت در همه حوزه ها و دست یابی به سعادت کمک می کند. خداوند در آیات بسیار براهمیت دانش آموزی تاکید کرده و حتی یکی از ماموریت های پیامبران را تعلیم بشر در همه امور از جمله دانش ارتباطات و همکاری با یکدیگر در چارچوب حقوق و قوانین مکتوب دانسته است.[5]
از جمله وظایف هر مسلمانی آن است که حقوق و وظایف خویش را بشناسد. لذا تفقه کامل در دین و آشنایی با آن، به عنوان یک واجب کفائی مطرح شده است.[6] پس در هر جامعه ای می بایست گروهی به طور تخصصی در حوزه علم آموزی دینی وارد شوند و به تفقه و فهم دقیق از دین بپردازند و براساس اجتهادات فقیهانه به انذار مردم بپردازند.[7] همچنین بر همگان است که از کسانی که به عنوان فقیه به اجتهاد و تفقه در دین پرداختند در حوزه های اعتقادی و رفتاری استفاده کرده و با مراجعه به ایشان عقاید و وظایف و حقوق خود را بشناسند و بدان عمل کنند.[8]
از همین جا دانسته می شود که هرکسی در هر کاری که می خواهد وارد شود افزون بر علم تخصصی در آن علم می بایست دیدگاه ها و احکام و قوانین اسلامی را درباره آن حوزه کاری از فقیهان بپرسد و براساس آن عمل کند؛[9] چرا که این تنها راه رسیدن به دانشی راستین در راستای مدیریت زندگی در چارچوب شیوه و سبک زندگی اسلامی است.
تفقه پیش از تجارت
براساس همین اصل اساسی در اسلام، از تجار و کسانی که در حوزه خرید و فروش وارد می شوند و می خواهند این کار اقتصادی را انجام دهند خواسته شده تا به تفقه در دین بپردازند و وظایف، حقوق و احکام اسلام را در این حوزه بشناسند و بدان عمل کنند.
از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت است که ایشان در بازار می رفت و تجار را به تفقه در دین فرمان می داد و می فرمود: یا معشر التجار الفقه ثم المتجر الفقه ثم المتجر و الله للرّبا فی هذه الامه اخفی من دبیب النمل علی الصفا؛ ای گروه تجار! اول احکام مورد نیاز شغل خود را یاد بگیرید بعد شروع به کسب و کار خود بکنید؛ به خدا سوگند ربا در این امت نهان تر از حرکت مور بر سنگ سیاه در شب است.
هرچند که مراد از تفقه و یادگیری عمیق دین، تنها اختصاص به احکام و فروعات دینی ندارد، بلکه همه آموزه های آن را شامل می شود.[10]ولی هر کسی در کاری که وارد می شود می بایست به شکل تخصصی نسبت به احکام و قوانین آن از منظر اسلام آگاهی داشته باشد و در آن حوزه تفقه کند.
براین اساس در روایات بسیاری امامان معصوم(ع) بر تفقه در دین بویژه در عمل اقتصادی تأکید کرده اند؛ چرا که زندگی انسان بر محور اقتصاد می گردد و اقتصاد، قوام بخش جامعه است[11] و اگر کسی یا جامعه ای نسبت به حلال و حرام در زندگی خود آگاهی نداشته باشد، گرفتار خشم الهی می شود، چنانکه اقوام پیشین شدند. امام صادق(ع) می فرماید: من اراد التجاره، فلیتفقه فی دینه لیعلم ما یحل له مما یحرم علیه، و من لم یتفقه من دینه ثم اتجر تورط الشبهات؛ کسی که قصد تجارت دارد، احکام دینی آن را بیاموزد تا بدین طریق، حلال خود را از حرام آن، باز شناسد و کسی که بدون تفقه در دین خود، به تجارت بپردازد، در مال ها و درآمدهای شبهه ناک، غوطه ور می شود.[12]
بسیاری از مردم به سبب آنکه احکام دین در حوزه تجارت و خرید و فروش را نمی دانند به حرام خواری گرفتار می شوند و مال حلال خود را به حرام می آمیزند که نتیجه طبیعی آن خروج از سلامت در تن و روان و گرفتاری به خشم و غضب الهی است. امت های بسیاری به سبب همین رویه نادرست، خود و جامع خویش را نابود کردند که شاید بتوان مهم ترین و مشهورترین امت ها را در این باره همان قوم شعیب دانست که در شهر مدین می زیستند و گرفتار شیوه های نادرست خرید و فروش بودند و از ترازو و پیمانه کم می گذاشتند و به سخنان مصلحانه حضرت شعیب(ع) نیز گوش نمی دادند و در نهایت گرفتار خشم الهی شدند.
آداب تجارت و خرید و فروش
خداوند در آیاتی چند مردم را به یادگیری احکام و آداب تجارت تشویق می کند. در این آیات بیان می شود که مردم چگونه باید آداب تجارت را در پیش گیرند تا آثار و برکات آن در زندگی شان ظهور پیدا کند. در این جا به برخی از آداب تجارت و خرید و فروش اشاره می شود.
1- یاد خدا:
از جمله آدابی که خداوند در قرآن برای تجارت و خرید و فروش بیان کرده، فضیلت یاد و ذکر خدا در هنگام تجارت است. خداوند در آیه 10 سوره جمعه می فرماید که در هنگام حرکت برای جست وجوی فضل الهی و نعمت هایش و اقدام به خرید و فروش و تجارت، بسیار نام خدا را به یاد داشته باشید: واذکروا الله کثیرا[13] خداوند در آیه 37 سوره نور نیز از مردم می خواهد که در هنگام خرید و فروش مراقب باشند که ذکر الهی راداشته باشند؛ چرا که چنین رویه ای موجب می شود تا از انجام عملی خلاف آموزه های وحیانی خودداری کنیم و همواره خداوند را ناظر و حاضر بدانیم.
2- اقامه نماز و پرداخت زکات:
تجارت و خرید و فروش نباید انسان را از انجام واجبات عبادی اش غافل کند. از جمله مهم ترین واجبات عبادی انسان نماز و زکات است.
پس در هنگام خرید و فروش، مواظب و مراقب باشیم که هنگام نماز، به جای خرید و فروش به نماز بپردازیم و اگر سودی کردیم و درآمدی داشتیم از پرداخت واجبات مالی خود نیز غافل نشویم و حقوق مالی خود را به مستحقان زکات بپردازیم.[14]
3- گواه بر معامله:
هنگام معامله و خرید و فروش مطلوب است که کسانی را به گواهی بر معاملات بگیریم.[15]
4- آشنایی با عقود:
انسان باید از احکام شرعی تجارتی که مشغول آن است برای این که عقد صحیح و فاسد را از یکدیگر بشناسد آگاهی داشته باشد.
5- مراعات حال گواه:
وقتی کسی برای معامله شاهد گرفته می شود به گونه ای با او رفتار نشود که او آزرده شود یا زیانی به او برسد.[16]
6- تعطیلی در هنگام اوقات نماز:
در هنگام برپایی نماز جمعه، تعطیلی خرید و فروش واجب است، ولی در زمان های دیگر هرچند که واجب نیست، ولی بهتر است که در هنگام نماز معاملات تعطیل شود.[17]
7- رعایت انصاف:
هرچند که معاملات و خرید و فروش باید عادلانه باشد ولی از مهم ترین آداب خرید و فروش مراعات انصاف است. به این معنا که در معامله به گونه ای عمل شود که هر دو طرف از معامله سود برند و این گونه نباشد که سود یکی بسیار بیشتر از دیگری باشد؛ چرا که واژه انصاف از نصف گرفته شده است.
پس بهتر است که بگونه ای معامله صورت گیرد که هر دو، نصف نصف از آن سود برند همچنین از انصاف آن است که به سود کم راضی بود و بر قیمت چنان نیفزود که بیش از متعارف 5 تا 30 درصد باشد. بنابراین گران کردن قیمت کالا به دو برابر قیمت خرید دور از انصاف است. البته شکی نیست که در انجام معامله بهای حمل و نقل و امور دیگر متعارف برآورد شده و روی کالا کشیده می شود.
8- بیان عیب و عدم تدلیس:
کالا را نباید به گونه ای زینت داد که عیب آن پوشیده شود. فروشنده باید عیب کالا را بیان کند تا خریدار در انتخاب کالا مختار باشد. پس مستحب است که اگر متاع، عیبی دارد آن را برای مشتری بیان کند چه عیب ظاهری باشد و چه عیب باطنی.
9- ترک سوگند:
در خرید و فروش سوگند نخورد؛ چرا که سوگند امری عظیم است و انسان نباید برای کارهای بزرگ سوگند بخورد چه رسد که برای متاع دنیوی به سوگندی تمسک جوید که در نظر خداوند بزرگ است. البته سوگند راست نخورد چه رسد که سوگند دروغ بخورد که خود گناهی نابخشودنی و حرام است.
10- آسان گیری:
مستحب است که در خرید و فروش سختگیری نشود و آسان گرفته شود[18] خصوصاً در خریدن وسایل عبادت مثل چیزهایی که برای حج می خرند[19] یا پارچه کفن و سجاده و تسبیح که در اینها آسان گرفتن، ثوابش بیشتر و استحبابش شدیدتر است.
11- تکبیر و دعا:
مستحب است که خریدار بعد از خریداری، سه مرتبه تکبیر بگوید و سپس شهادتین را یاد کند. همچنین سزاوار است که بعد از تکبیر و شهادتین، این دعا را بخواند: پروردگارا! من این متاع را خریده ام و از خیر تو در آن می طلبم، پس برای من در آن خیری قرار ده، خداوندا! من این مال را خریداری کرده ام و از فضل تو در آن می طلبم، پس برای من در آن سودی قرار ده، خدایا! من این مال را خریده ام و در آن از رزق و روزی تو می طلبم، پس برای من در این مال، روزی قرار ده.
12- تخفیف به خریدار:
مستحب است که هر یک از فروشنده و خریدار، مال دیگری را کمتر بگیرد و مال خود را زیادتر بدهد. از همین رو تجارت کردن در موردی که شخص بخواهد به وسیله تجارت، به فقرایی که احتیاجشان به حد اضطرار نرسیده، نفعی برساند، مستحب است.
13 - مراعات اعتدال در کار تجارت:
مستحب است چه تاجر و چه غیر تاجر، چه بازاری و چه مردم عادی، زود به بازار نروند و دیر از بازار نیایند به این دلیل که در روایت آمده است که بازار، جای شیاطین است؛ همان طور که مسجد جای ملائکه هاست. شکی نیست که انسان نباید همه وقت خود را به تجارت یا هر کار دیگری اختصاص دهد و بلکه بخشی از وقت خود را به تفریح و استراحت و بخشی را نیز به عبادت اختصاص دهد. این در حالی است که اکنون برخی از تجار و مردم بیشتر وقت خود را به جای تفریح و استراحت و عبادت در بازار می گذرانند. در این باره روایات بسیاری است که از مردم خواسته اعتدال را در کارها داشته باشند و خودشان را سرگرم متاع دنیا و جمع آن نکنند. از این رو مستحب است که از طلوع فجر[20]تا طلوع آفتاب، خرید و فروش و تجارت نکنند؛ زیرا این وقت ها، وقت دعا و درخواست از خداوند متعال است. همچنین مستحب است که انسان در طلب رزق و روزی میانه رو باشد، نه تنبلی و سهل انگاری کند و نه حرص بورزد.
14- احتیاط در خرید و فروش ارزاق:
مستحب است که مواد غذایی چون گندم، جو، خرما، کشمش، روغن حیوان، روغن زیتون و نمک را به امید اینکه گران شود احتکار نکنند که پس از گران شدن آنها را بفروشند. شکی نیست که در صورت نیاز مردم به مواد غذایی و خوراکی، احتکار آنها حرام است.
البته در آیات و روایات موارد بسیاری به عنوان آداب و مستحبات خرید و فروش و مکروهات آن بیان شده که در اینجا به همین مقدار بسنده می شود و کسانی که می خواهند به تجارت و خرید و فروش بپردازند و به ویژه در نقش تاجر و بازاری کار اقتصادی کنند، لازم است که اینها را بیاموزند.
همچنین بر اتحادیه ها و مجامع صنفی لازم است که بطور مستمر آموزشهای لازم درخصوص آداب خرید و فروش از دیدگاه اسلام و شرع را به اعضای خود ارائه دهند و خود فروشنده ها نیز اهتمام جدی به آموختن بایدها و نبایدهای شرعی خرید و فروش داشته باشند و این توصیه اکید امام علی(ع) به بازاریان را نصب العین خود قرار دهند که: «الفقه ثم المتجر» نخست احکام و آداب تجارت را بیاموزند پس به تجارت بپردازند.
می گویند در گذشته بازاریان و کسبه برای شناخت حدود و آداب تجارت و خرید و فروش، پای جلسات علما می نشستند و با کتاب مکاسب محرمه انس و ارتباط مستحکمی داشتند و لذا احکام و آداب شرع در رفتارهای اقتصادی و معاملات آنها کاملاً نمایان بود.
پی نوشت:
[1] حدید، آیه 25
[2] همان
[3] بقره، آیات 31 و 32
[4] طه، آیه 114
[5] بقره، آیات 129 و 151، حدید، آیه 25
[6] توبه، آیه 122
[7] همان
[8] همان
[9] نحل، آیه 43؛ انبیاء، آیه 7
[10] تفسیر المیزان، علامه طباطبایی؛، ج 9، ص 428، دارالکتب الاسلامیه
[11] نساء، آیه 5
[12] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 17، ص 382، مؤسسه آل البیت.
[13] مجمع البیان، ج 10-9، ص 435
[14] نور، آیه 37
[15] بقره، آیه 282
[16] بقره، آیه 282
[17] جمعه، آیه 9
[18] به اصطلاح عامیانه چانه زده نشود
[19] لباس احرام، گوسفند قربانی
[20] سپیده صبح