تعریف قانون جذب
مهمترین نکته در باب قانون جذب تعریف آن است. چرا که بعضی این مفهوم را با تلقین اشتباه میگیرند. بعضی دیگر با مثبت اندیشی آن را یکی گرفته و پارهای دیگر با شناختدرمانی در روانشناسی و بعضی دیگر با فال آن را مترادف میانگارند؛ خلاصه هر کسی قانون جذب را با ذهنیت قبلی خود مقایسه کرده و بنا به ذوق خود تفسیر میکند. اما واقعا قانون جذب تعریف دقیقش چیست و ادعایش دقیقا کدام است؟
قانون جذب بنا به گفته رهبران اصلیاش این است:
«امکان ندارد مرضی به تو سرایت کند، مگر این که فکر کنی امکانش هست و این تفکر یک نوع دعوت است. اگر هم به حرفهای مردم که راجع به بیماریهایشان حرف میزنند گوش میدهی بیماری را به سوی خودت دعوت میکنی.» (راز، راندا برن، نفیسه معتکف، لیوسا، 1386، ص 156)
بنابراین ادّعای اصلی در قانون جذب این است که ذهن انسان قادر است بر پدیدههای خارجِ از وجود انسان اثر بگذارد و امور بیرون از وجود آدمی را به سود وی تغییر دهد؛ به عبارت دیگر قانون جذب، ادّعایی در مورد تأثیر افکار بر روان و درون خود انسان ندارد، بلکه ادّعایش دربارة تأثیر افکار بر امور خارج از وجود انسان است.
خلاصه این که بنا بر قانون جذب، انسان به هرچه فکر کند چه خوب باشد چه بد، همان برای انسان پیش میآید.
تعریف تطیّر: طیره، به شگون بد و نحس گفته میشود. به عبارت دقیقتر، در طیره معتقدند که پیشبینی امر منفی آینده را تغییر میدهد و باعث ایجاد امور ناخوشایند میگردد و از این جهت اهل طیره برای نفوس بد زدن اثری غیر قابل تغییر معتقد بودند به گونهای که درباره نفوس میگفتند: النفوس کالنصوص.
علت نامگذاری تطیّر این بوده است که در دوران جاهلیت در تصمیمگیری به پرندگان وابسته بودند و وقتی اراده انجام کاری میکردند اگر پرندهای را میدیدند که به سمت راست آنها پرواز میکند آن را به فال نیک میگرفتند و به مسیرشان ادامه میدادند و اگر به سمت چپ ایشان حرکت میکرد آن را شوم میپنداشتند.
طیره از این جهت که اساسا، بهرهای از واقعیت ندارد و خرافی و دروغ است، مورد نهی قرار گرفته است. به عبارت واضحتر؛ ادله دینی تأکید دارد کسانی که با پریدن کلاغ به این باور میرسند که آینده ناگواری در انتظار آنهاست و سخت باور پیدا کردهاند که وقایع ناگواری در حال وقوع است مطمئن باشند که هیچ اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد؛ حتی اگر یقین به این امر داشته باشند
لازم به یادآوری است که این عقیده را تنها در مورد پرندگان نداشتند؛ بلکه برای کلام بد و یا موقعیت بد هم معتقد به اثرگذاری بودند. بنابراین نباید پنداشت که تطیر و تشأوم تنها در مورد حرکت پرندگان جریان داشته است.[1]
با اندکی دقت در تعریف جذب، معلوم میشود که در قانون جذب به تطیر و درستی آن باور دارند؛ یعنی اگر کسی قانون جذب را با زبان دین تحلیل و معنا کند باید بگوید که قانون جذب یعنی باور به اثربخشی طیره (که مدلولِ شگون بد و منفی در عالم خارج محقق شود). در قانون جذب ادعا میشود که آنچه را تجسم میکنی مهم نیست که امری مثبت یا منفی است، مهم آن است که دقیقا همان را جذب میکنی؛ یعنی اگر باور داری که در مسافرت با وقایع ناخوشایند و ناگوار مواجه میشوی، دقیقا همان اتفاق میافتد( طیره).
طرفداران قانون جذب معتقدند هرگونه سرنوشت ناخوشایندی را که در مورد خود بپذیری و انتظار آن را بکشی، فرا خواهد رسید و معتقدان به طیره هم غیر از این اعتقادی نداشتند؛ با این تفاوت که منشأ این باور در طیره موجوداتی مانند کلاغ و عقاب بوده است، ولی در قانون جذب اعتقاد بر این است که این باور از هر طریقی که حاصل شود، همین که به احساسِ شدید تبدیل شود، یک دکلِ قویِ مخابراتی به نام ذهن آن را جذب زندگی انسان کرده و در عالم خارج ایجاد میکند.
این در حالی است که متون دینی نه تنها به اثر بخشی تطیر اذعان نکرده، بلکه تطیر را خرافات و باوری غیرعاقلانه معرفی کرده و حتی گامی فراتر نهاده و تطیر را شرک معرفی نموده است.
توضیح این که متون دینی، ضمن این که استفاده از پارهای اسباب را تأیید ننموده و انسانها را به اجتناب و دوری از آنها دعوت نموده، اما اثربخشی آنها را پذیرفته و آنها را برخوردار از واقعیت معرفی نموده است. به عبارت دیگر بنا بر نصوص دینی، پارهای از اسباب و علل غیرعادی، اگر چه جزو خرافات و امور موهوم معرفی نشدهاند، اما بهرهمندی از این اسباب ممنوع اعلام شده و تحصیل و اِعمال(بکارگیری) آنها تحریم شده است. مثلا سحر و جادو از منظر آیات و روایات ضمن این که واقعیت دارد، استفاده از آن و استمداد از این ابزار مجاز شمرده نشده است. همین طور، افسونگری، در عالم خارج، دارای واقعیت خارجی و نفسالامری شمرده شده، اما ورود به این عرصه، دوری از تعالی معنوی تلقی گردیده و معصیت شمرده شده است. همین طور است چشم زخم، جنگیری، طلسمات، تأثیر بعضی از ایام و اوقات در نفوس انسانها(به طور اجمالی).
در مقابل پارهای از امور در منابع دینی مورد نهی واقع شده است؛ اما نه به این دلیل که واقعیت خارجی دارند، ولی جزو اسباب غیر شرعی محسوب میشوند، بلکه به این دلیل که اصولا این امور جزو امور باطل و موهوماند و هیچ بهرهای از واقعیت ندارند. به عبارت دیگر چون این امور به صورت تکوینی، منشأ هیچ اثری نیست مورد نهی واقع شده است. امام علی(علیه السلام) میفرماید: «العین حق، و الرقی حق، و السحر حق، و الفال حق، و الطیره لیست بحق، و العدوی لیست بحق، و الطیب نشره، والعسل نشره، و الرکوب نشره، و النظر الی الخضره نشره.( نهج البلاغه حکمت 400)
(چشم زخم حق است، سحر حق است و فال حق است؛ اما طیره حق نیست....)
در قانون جذب ادعا میشود که آنچه را تجسم میکنی مهم نیست که امری مثبت یا منفی است، مهم آن است که دقیقا همان را جذب میکنی؛ یعنی اگر باور داری که در مسافرت با وقایع ناخوشایند و ناگوار مواجه میشوی، دقیقا همان اتفاق میافتد
نکته قابل توجه این که طیره بنا بر روایات و آیات قرآنی، جزو همین دسته است، یعنی طیره از این جهت که اساسا، بهرهای از واقعیت ندارد و خرافی و دروغ است، مورد نهی قرار گرفته است. به عبارت واضحتر؛ ادله دینی تأکید دارد کسانی که با پریدن کلاغ به این باور میرسند که آینده ناگواری در انتظار آنهاست و سخت باور پیدا کردهاند که وقایع ناگواری در حال وقوع است مطمئن باشند که هیچ اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد؛ حتی اگر یقین به این امر داشته باشند. (توجه شود که معتقدان به قانون جذب میگویند که اگر کسی به چنین احساس قوی برسد ذهنش با ارسال فرکانس مشابه، تمامی این وقایع منفی را جذب میکند و کائنات همین شرایط را برایش ایجاد میکند)
نتیجه گیری
در روایات اسلامی، امور باطل دو دسته شدهاند، باطلهای کارساز و باطلهای غیر کارساز. از سحر، رقی، چشم زخم، به عنوان باطلهای کارساز و تأثیر گذار نام برده شده از قبیل اموری وجودی معرفی شدهاند و در مقابل اموری به عنوان باطل محض و باطل غیرکارساز بیان شدهاند که طیره از این قبیل است. به علاوه متون دینی به جنگ کلاغ نرفته است (و کسی تصور نکند متون دینی با ابزارِ این باور ـ که کلاغ است ـ کار داشته است)، بلکه با این باور مبارزه کرده که این باور (باور، همان احساس شدید در قانون جذب است) منشأ هیچ اثری در رویدادهای آتی نخواهد بود. بنابراین کسانی که به درستی تطیر ایمان داشتند و آن را منشأ اثر میدانستند با کسانی که به قانون جذب باور دارند و در انتظار وقایع ناگوار نشستن را باعث جذب وقایع ناگوار میدانند تفاوتی ندارند. از این رو قانون جذب همان تطیر مدرن است.
پی نوشت :
[1] . تهـانوی، محمدعلی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، لبنـان، مکتبة نـاشرون، 1996م، 2/1143.
حمزه شریفی دوست
بخش اخلاق و عرفان اسلامی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.