ناموس کوئست! نگاهی به جزوات آموزشی گلدکوئست (قسمت دوم)

در مورد کوئست و انحرافات آن زیاد شنیده و خوانده ایم؛ اما چنانچه در قسمت قبل گفتیم، یکی از وجوه کمتر پرداخته شده به آن، جزوات آموزشی قوی است که سرشار از نکات مدیریتی و روانشناسی جهت جذب افراد است. این جزوات در کنار کتاب هایی مانند «قورباغه را قورت بده»، «دولت و فرزانگی»، «موج سوم آلوین تافلر»، «سخنرانی های رندی گیج» و … همانند یک سناریو در دستان فرد قرار می گرفت و موظف بود بند به بند آن را اجرایی نماید. جزوه پیش رو از اصلی ترین جزوات آموزشی این مجموعه است که برای اولین بار در فضای مجازی منتشر می شود.

آموزش و تمرین (Training):

 یک موفقیت یک شبه، حاصل یک تلاش پانزده ساله است.

 از اینجا به بعد، وظیفه شما به عنوان یک لیدر:
۱- دادن آموزش های لازم برای انجام دادن این کار و تمرین کردن با زیرمجموعه هایتان.
۲- ایجاد انگیزه و دادن انرژی به زیرمجموعه هایتان.

بزرگترین و تنها عاملی که باعث کند شدن و توقف رشد مجموعه ها می باشد، نداشتن و ندانستن اطلاعات کافی، برای انجام این کار می باشد. بنابراین مهمترین وظیفه یک لیدر دادن اطلاعات صحیح و کامل می باشد. اما بزرگترین اشتباه هر لیدر، زمانی است که به این نتیجه برسد که اطلاعات لازم را کسب کرده و دیگر احتیاج به آموزش و تمرین ندارد! این زمان، زمان شکست آن لیدر می باشد. فراموش نکنید که تنها ۳ یا ۴ بار خواندن این متن، جهت کسب موفقیت در این کار کافی نمی باشد. بنده که این متن را جمع آوری و تنظیم نموده ام، هفته ای ۱ بار این متن را با دقت مطالعه می کنم. بنابراین شرط و رمز پیروزی شما مطالعه و حفظ کردن این متن و تکرار و تمرین می باشد و غیر از این، به موفقیت نخواهید رسید. بنابراین هیچگاه متن خود را در اختیار کسی قرار ندهید و همیشه همراه خود داشته باشید. برای حفظ کردن و مسلط شدن بر این متن و متن پرزنت می توانید آن را یک بار با صدای خود بر روی نوار ضبط کنید و سپس هر روز آن را گوش دهید و تکرار کنید. توجه کنید بزرگترین و اشتباه ترین روش برای آموزش دادن، گفتن نکات خلاصه و کوتاه می باشد. توجه کنید که راه حل های تستی و خلاصه مطالب در این تجارت نتیجه نمی دهند، زیرا همانطور که گفته شد، نحوه کار، تمرین و تکرار می باشد. به هیچ عنوان از خلاصه گویی در جلسات آموزشی استفاده ننمایید.

توجه کنید که این تجارت، یک تجارت جدید با اصول جدید و کاملا متفاوت است و همانطور که استراتژی های فوتبال به درد شنا نمی خورد اطلاعات شما در زمینه تجارت سنتی به درد این کار نمی خورد. شیوه های بازاریابی قدیمی مانند تبلیغات هم نتیجه عکس خواهند داد همچنین قدرت بیان شما هم کمکی نخواهد کرد و شما باید اصول و الفبای این کار را فرا بگیرید و به زیرمجموعه های خودتان هم آن را آموزش دهید. پس بنابراین فراموش نکنید که اطلاعات شما در این زمینه بسیار کم می باشد و باید جهت کسب اطلاعات جدید و مفید اقدام نمایید.

توجه کنید که هر شخص، کارهای گفته شده در زیر را مستقیما برای ۲ زیر مجموعه مستقیم خود انجام دهد، بیشترین تاثیر را خواهد داشت و بیشترین بازدهی و نتیجه را خواهد گرفت. البته بالاسری ها ی دیگر هم می توانند در انجام این کار کمک کنند اما هر چه فاصله سطح ها بین بالاسری ها و زیر مجموعه ها بیشتر باشد- مثلا شخصی با یک لیدر ۲۰ سطح اختلاف داشته باشد- به دلیل اینکه رابطه دوستی کمتر وفاصله زمانی بیشتر می شود، تاثیر گذاری وتاثیر پذیری کمتر خواهد شد. مثلا اگر زیر مجموعه شما با یکی از لیدرهای شما ۲۰ سطح اختلاف داشته باشد ممکن است که حدود یک سال بین زمان ورود آن لیدر
به این سیستم و زیر مجموعه شما فاصله باشد. لذا تاثیر شما که شاید حدود چند روز با زیر مجموعه خود اختلاف دارید به مراتب بیشتر می باشد. پس به یاد داشته باشید که به طور متوسط هر لیدر می تواند در ۱۰ سطح بعد از خود مفید و موثر باشد. نکته دیگر اینکه به دلیل تغییر استراتژی ها در عملکرد لیدرها، معمولا زیرمجموعه های جدید و بی تجربه دید و نظر مساعدی نسبت به آن ها نخواهند داشت!

o اولین و بزرگترین اشتباه شما از این مرحله به بعد، این می باشد که شما به دنبال افراد خاصی برای رشد مجموعه خود بگردید! همه افراد در این سیستم افراد خاص می باشند به این معنی که در صورتی که برای هر فرد در این سیستم وقت گذاشته شود و با پیگیری صحیح و مستمر، کم کم و در طول زمان، آموزش های لازم را ببیند حتما در این سیستم موفق خواهد شد.

o در ابتدا به دوست خود بفهمانید که در صورتیکه او به سود برسد، شما به سود خواهید رسید و در حقیقت با هم شریک هستید، بنابراین همه تلاش و هدف شما، سریع تر رساندن دوستتان به مرحله سوددهی می باشد و تمام روش ها و آموزش های شما تنها به این منظور می باشد.

o از زمان ورود به سیستم، دوستان شما عجله زیادی برای دعوت و معرفی دوستانشان را حتی پرزنت کردن به سیستم وارد کنند. حتما با آن ها صحبت کنید و این حرکت آن ها را متوقف کنید و ابتدا آموزش های لازم را به آن ها بدهید و نشان دهید که این سیستم، سیستمی سریع برای پولدار شدن نمی باشد و با این کار در آینده فقط اعتبار خود را بین دوستانشان از دست خواهند داد زیرا اگر کسی با دید درست و اطلاعات کافی وارد سیستم نشود، مسلما نمی تواند پیشرفت کند و شکست خواهد خورد و دوست معرف خود را مقصر اصلی حساب خواهد نمود.

o اولین و مهمترین گام شما در امر آموزش زیرمجموعه ها، این است که برایشان توضیح دهید که روش ها و استراتژی های قبلی در این کار مفید نخواهد بود و نتیجه عکس می دهند. بسیار با دقت و حوصله این موارد را برای آن ها توضیح دهید: ابتدا با مثال های گفته شده – استراتژی شنا و تنیس- توضیح دهید که این کار روش های خاص خود را دارد که بسیار ساده و پر کاربرد می باشند. به همین منظور بهتر است که در ابتدا یک بار ۳۰ دقیقه اول سی دی شماره ۳ را با دوست خود نگاه کنید و سپس این موارد را برای آن ها بگویید:

۱- در تجارت های قبلی، اولین قانون این بود که هر چه بیشتر فروش کنیم، بیشتر سود می کنیم. ولی این قانون در این تجارت کاملا نتیجه عکس دارد. در این تجارت ما فروشنده نیستیم. در این تجارت هر کسی که صرفا شروع به معرفی و فروش سیستم بنماید، پس از مدتی دیگر قادر به فعالیت نخواهد بود و رشد زیرمجموعه هایش متوقف خواهند شد. در این تجارت ما مانند کشاورزان عمل می کنیم به این صورت که هر کسی پس از وارد کردن زیرمجموعه های مستقیم خود باید مانند یک کشاورز که پس از کاشت گندم، شروع به آبیاری و کوددهی می کند و به مرور زمان آن را پرورش می دهد، آن ها را آموزش دهد و پشتیبانی کند. دادن آموزش های لازم و تمرین دادن افراد و تمرین کردن با آن ها شاید حدود ۱ ماه طول بکشد. اما همانطور که یک کشاورز پس از عمل آمدن محصول گندم خود، از هر دانه، ۶۰ دانه گندم به دست می آورد پس از دادن آموزش های لازم به افراد هر کدام از زیرمجموعه هایتان می توانند به راحتی خود به صورت یک فرد مستقل عمل کنند و شروع به آموزش زیرمجموعه های خود بنماید بنابراین پس از گذشت مثلا ۶ ماه، شما در هر سمت خود تنها ۳۲ نفر زیرمجموعه خواهید داشت، اما تمام این افراد لیدر هستند و هر کدامشان می توانند در طی ماه آینده ۲ نفر را آموزش دهند. در حقیقت فقط با این روش رشد تصاعدی مجموعه شما میسر می گردد. اگر شما به صورت یک کشاورز عمل کنید و این مساله را به زیرمجموعه های خودتان هم آموزش دهید، پس از مدتی توسط هر کدام از زیرمجموعه هایتان هزاران زیرمجموعه جذب تیم شما می شوند. ولی فراموش نکنید همانطور که مراحل کاشت، داشت و برداشت احتیاج به زمان دارند، آموزش و تمرین دادن زیرمجموعه ها نیز زمانبر می باشد.
۲- طبیعت انسان به این صورت است که در تمام کارها فقط به دنبال منافع شخصی خود می گردد. شما هیچگاه حاضر نخواهید شد که بدون در نظر گرفتن منافع خود، برای کسی کار انجام دهید. مثلا اگر دو کودک را در اتاقی پر از اسباب بازی ها رها کنیم، آن دو بر سر یک اسباب بازی دعوا خواهند کرد، اما در این تجارت یاد بگیرید که به فکر خود نباشید و به فکر منافع دوستان و زیرمجموعه های خود باشید. البته فراموش نکنید که در صورتیکه آن ها به سود برسند، شما نیز به سود خواهید رسید. پس خود را فراموش کنید و به فکر کمک و آموزش زیرمجموعه های خود باشید و این مساله را به آن ها نیز آموزش دهید. پس اعداد بزرگ را فراموش کنید و به فکر کمک به زیرمجموعه هایتان باشید.

o بنابراین به دلیل استراتژی های خاص این تجارت، این تجارت یک روش سریع برای پولدار شدن نمی باشد زیرا پروسه آموزش، تمرین و تکرار احتیاج به زمان دارد، اما یک روش مطمئن برای پولدار شدن می باشد زیرا هر کسی می تواند اصول این سیستم را یاد گرفته و آن را یاد بدهد. بنابراین برای موفقیت در این سیستم دید کوتاه مدت نتیجه نمی دهد. تصور کنید اگر روش های مذکور را به کار برید بعد از یک سال چند تا زیرمجموعه دارید که هر کدام می توانید به عنوان یک لیدر عمل کنند. بعد از دوسال چه طور؟

o اولین کار شما این است که انگیزه و علت انجام این کار را از دوست خود جویا شوید. ابتدا انگیزه ها و اهداف خود در زندگی را برای دوست خود بیان کنید و از وی بخواهید که اهداف و انگیزه های خود را برای شما بگوید و آنها را بنویسد تا همیشه انرژی لازم را جهت فعالیت داشته باشد، در حقیقت به این سوال که چرا وارد این تجارت شده پاسخ بگوید. نوشتن دلایل به ریز، بسیار لازم و ضروری می باشد و باید حتما حتما انجام گردد. پس برای انجام این مرحله هر چقدر که لازم است، وقت صرف نمایید و بدون انجام کامل این مرحله به مرحله بعدی نروید. فراموش نکنید که دوستان شما تنها به خاطر اعتبار شما وارد این سیستم شده اند و در حقیقت هیچ دلیلی برای فعالیت کردن در این سیستم ندارد. بنابراین اگر اهداف خود را کاملا مشخص نکنند همیشه شما باید آنها را هل بدهید!

o سپس از دوست خود بخواهید تعیین کند که چقدر حاضر است در این سیستم فعالیت کند و در حقیقت بخواهید زمان مشخصی را در طول هفته به این کار تخصیص دهد. ممکن است دوست شما بخواهد روزی یک ساعت و یا دوساعت را به این کار اختصاص دهد. شما فقط برنامه زمان های خالی او را یادداشت کنید تا هم وی مسئولیتی را در قبال شما پذیرفته باشد و هم شما بتوانید برای او برنامه ریزی کنید. در حقیقت شما باید از دوست خود تعهد بگیرید و با این کار وی متعهد به دستیابی به اهدافش نمایید.

o ممکن است دوستانتان روش های ارائه شده از طرف شما جهت انجام این کار را نپذیرند، و در جواب بگویند که ما روش خاص خود را در انجام این کار داریم و یا می گویند که ما اعتقادی به نوشتن اهداف یا لیست و چیزهای دیگر نداریم. این دوستان به اشتباه قصد دارند استراتژی های کارهای فعلی خود را درباره این سیستم هم به کار برند اما همانطور که گفته شد، هیچگاه استراتژی فوتبال برای تنیس یا شنا استفاده نخواهد داشت. به دوست خود بگویید که اگر به من اعتماد داری، برای مدت کوتاهی مثلا ۱ ماه، از روش های من استفاده کن و اگر به سود نرسیدی و نتیجه زحمات خود را نگرفتی از روش های خود استفاده کن.
o از دوست خود بخواهید که در ابتدا لیست خود را بنویسد. شما موظفید که در نوشتن و تنظیم لیست دوستتان به او کمک کنید. دوست خود را وادار کنید تا همانطور که گفته شد لیست خود را بنویسد و سپس ستون های آن را کامل پر کند. توجه کنید که دوست شما نام بسیاری از دوستانشان را به این دلیل که وارد این سیستم نخواهد شد، در لیست نخواهند نوشت. شما موظفید که دوست خود را وادار کنید که نام تمام آنها را در لیست خود بنویسید. فراموش نکنید که شما تعداد زیادی از دوستان دوستانتان را می شناسید و در صورتیکه دوستتان، نام آنها را یادداشت نکرد، برای نوشتن نام آنها اصرار کنید. فراموش نکنید که مشکل اساسی دوست شما در این مرحله این گمان است که وی افراد کمی را می شناسند که بخواهند وارد این تجارت شوند! در واقع مشکل اصلی وی کم بودن افراد نیست و او می تواند افراد زیادی را به شرط دوری از این تفکر غلط به این سیستم معرفی کند، اما توجه کنید دوستانی که در ابتدا خود بیان می کنند که افراد زیادی را می شناسد، افراد بسیار بیشتری را معرفی خواهند کرد.

o پس از نوشته شدن لیست، آن را برای دوست خود اولویت بندی کنید. به این صورت که در هر گروه، یک یا دو نفر از افرادی که امتیاز اعتماد آنها ۵ است را انتخاب کنید و سپس به دوست خود بگویید تا آنها را برای برگزاری جلسه طبق روش های مذکور دعوت نماید. توجه کنید افرادی که دارای تحصیلات گوناگون با سوابق کار گوناگون می باشند را به هیچ عنوان با هم دعوت نکنید زیرا هر کدام، از دید خود و با توجه به تحصیلات، سوابق و تجارب کاری خود به مسئله می نگرند. باید این افراد را تک تک به سیستم معرفی کرد.

o همیشه در تماس های خود با زیرمجموعه هایتان، قبل از سوال کردن آنها، خود موفقیت های و پورسانت هایی را که دریافت کرده اید به آنها اطلاع دهید و نشان دهید که به این کار ایمان دارید.
o پس از معرفی سیستم به افراد، شما باید پیگیر پیگیری های زیرمجموعه هایتان باشید. از آنها نتیجه پیگیری های آنها را سئوال کنید و آنها را در پیگیری راهنمایی کنید.
o معمولا پس از اینکه دوست شما خرید سکه را انجام داد، هنوز تمرکز کافی را برای شروع این کار دارا نیست بنابراین باید با پیگیری های مستمر کم کم او را وادار نمایید که شروع به فعالیت نماید. بهتر است در آغاز حتما روزی یک یا دو بار به او تلفن کنید و با گفتن این موضوع که اگر کسی را جهت معرفی مدنظر دارد، شما قصد همراهی او را دارید وی را جهت دعوت دوستانش ترغیب نمایید.

o معمولا پس از ورود هر فرد به این سیستم، اگر ظرف مدت ۲ هفته فعالیت خود را آغاز نکند، نسبت به این کار احساس بدی پیدا می کند وامید خود را از دست می دهد. بنابراین بلافاصله پس از ورود دوستانتان به این سیستم شروع به آموزش آنها نمایید و پیگیری های لازم را انجام دهید.

o اگر دوست شما به هر دلیلی پس از مدتی شروع به فعالیت نکرد، هیچگاه به او نگویید چرا فعالیت نمی کنی، چرا جلسه برگزار نمی کنی و … در حقیقت هیچ گاه از دوست خود انتقاد نکنید. در عوض سعی کنید تماس هاس خود را با وی بیشتر کنید و در تماس های خود همیشه از فعالیت های خود و دوستان دیگرتان و سودهای حاصله صحبت کنید. یعنی هیچگاه در مقابل دوست خود قرار نگیرید. همیشه نشان دهید که همراه وی هستید و قصد کمک به رشد زیرمجموعه های او را دارید. در واقع شما شریک زیرمجموعه های خود هستید و هیچ برتری نسبت به آنها ندارید. این مسئله را نیز به آنها بگویید.

o فراموش نکنید که شما در ابتدا باید نحوه دعوت کردن و قرار گذاشتن را به زیرمجموعه های خود یادآوری کنید و با آنها تمرین کنید و این تکرار و تمرین را آنقدر ادامه دهید تا برای آنها ملکه گردد.

o مثلا می توانید از دوست خود بخواهید که یک مکالمه کوتاه و موثر برای دعوت کردن را بنویسد و شما در نوشتن آن کمکش کنید و از وی بخواهید همیشه هنگام دعوت کردن دوستانش به آن مکالمه نوشته شده نگاه کند.

o بزرگترین مشکل هر فرد برای انجام این تجارت این مسئله می باشد که فکر می کند انجام این کار بسیار دشوار و ناشدنی است! اگر پس از چند روز دوست شما فعالیت خود را آغاز نکرد، پس از مدتی به او بگویید با توجه به سودآور بودن این سیستم اگر شروع به فعالیت نکنی سودی نمی بری مانند رستورانی که اگر تعطیل باشد هرگز سودی عاید صاحب خود نخواهد کرد. با مثال های مختلف وتکرار مطالب گفته شده، دوست خود را جهت شروع فعالیت ترغیب نمایید.

o اگر پس از چند روز احساس نمودید که نظر دوست شما نسبت به این کار عوض شده یا احساس خوبی نسبت به انجام این کار ندارد و یا به هر بهانه دیگری مثل کمبود وقت، مشغله کاری یا مسئولیت زیاد از انجام این کار دوری می کند، به احتمال زیاد دوست شما طبق روش های خاص خود! سیستم را به یک یا چند نفر معرفی نموده یا حداقل شروع به فعالیت خود را به اطلاع یک یا چند نفر از دوستانش رسانده و با واکنش های شدیدا منفی روبرو شده مثلا به وی لقب فریب خورده، کلاهبردار و یا یک فروشنده بی جیره و مواجب با یک کار پست و بی کلاس داده شده و از کرده خود پشیمان شده است. بنایراین با یک لحن دوستانه ابتدا این مسئله را از دوست خود بپرسید که آیا این کار را کرده یا نه و پس از آنکه وی اقرار به انجام این کار نمود، با بیان این مطلب که خود شما هم در ابتدا این اشتباه را مرتکب شده اید (متاسفانه تقریبا تمام افراد پس از ورود، در ابتدا این اشتباه را مرتکب می شوند. بنابراین حرف شما دروغ نمی باشد).

o همیشه به دوست خود نشان دهید که در این سیستم بیشتر از او در حال فعالیت و تلاش هستید. در واقع هر چه زیرمجموعه های شما بیشتر رشد کند، شما باید بیشتر تلاش کنید نا زیر مجموعه های شما این حس را نداشته باشند که برای شما کار می کنند و نتیجه تلاش آنها فقط سود رساندن به شما است. زیرا در این صورت ایجاد این حس در آنها، نه تنها آنها فعالیت نمی کنند و به سود نمی رسند بلکه شما هم به سود دهی نخواهید رسید. بنابراین با کار و تلاش خود این مطلب را نشان دهید که در این سیستم هر کسی فقط برای خودش کار می کند و از نتیجه تلاش خود، سود خواهد برد. بنابراین شما موظفید در هر کاری قبل از اینکه از زیر مجموعه خود، انجام کاری را طلب کنید، خود آن کار را انجام دهید و همیشه خودتان قبل از زیر مجموعه هایتان اولین نفر باشید. توجه کنید که این مسئله بسیار مهم و حیاتی می باشد. مثلا قبل از اینکه به زیر مجموعه خود بگویید کاتالوگ تهیه نمایید، خودتان یک کاتالوگ برای خودتان تهیه کنید. قبل از اینکه به زیر مجموعه های خود بگویید که پرزنت کردن را یاد بگیرید، خودتان آن را یاد بگیرید و به آنها شخصا آموزش دهید. قبل از اینکه خواندن این متن را از آنها بخواهید، خود این متن را بخوانید و حفظ کنید و بر آن مسلط شوید وهمیشه با بیان این مطلب، دوستان خود را راهنمایی کنید.

o پس از ورود دوستان شما به این سیستم شما موظف به آموزش و تمرین کردن با آنها می باشید. ابتدا دو نسخه از این متن را در اختیار آنها قرار داده و سپس سی دی های آموزشی – ۸ سی دی به زبان فارسی- را دراختیار آن ها قرار دهید و با آن ها اطلاعت موجود در این سی دی ها را مرور و دوره کنید. تضمین می کنم که در صورت دیدن این سی دی ها در این کار ۱۰۰% موفق شوید و در غیر اینصورت احتمال شکست شما زیاد خواهد بود. فراموش نکنید که باید به اطلاعات موجود در متن و متن پرزنت تسلط کامل پیدا کنید. این عمل، مهمترین کاری است که باید توسط شما انجام پذیرد.

o به زیر مجموعه های خود آموزش دهید که هر آموزشی هزینه ای دارد. شما موظف هستید آن ها را آموزش دهید ولی وظیفه ندارید هزینه آموزش آنها را بپردازید. هر کسی باید شخصا هزینه سی دی ها ومتن های آموزشی و همچنین کلاس های آموزشی را بپردازد و وظیفه شما تنها آموزش دادن می باشد. توجه کنید که اگر کسی حاضر نباشد برای یاد گرفتن هزینه ای بپردازد مطمئنا اهمیت یاد گرفتن را درک نکرده و بنابراین اگر این متن را در اختیار وی قرار دهید مسلما آن را مطالعه نخواهد نمود.

o به یاد داشته باشید در صورتی در این تجارت (Business) موفق می شوید که هر کدام از زیر مجموعه های شما بتوانند پس از مدتی به تنهایی زیر مجموعه خود را بدون نیاز به بالاسری ها گسترش دهند و راهبری کند. پس برای اینکه به این مرحله برسند احتیاج به آموزش و تمرین از سوی شما دارند بنابراین شما باید در ابتدا خود را تبدیل به یک لیدر کارآمد بکنید و سپس در زیر مجموعه های خود، افرادی را جهت لیدر شدن آموزش دهید. به آنها بگویید و نشان دهید که به دلیل داشتن زیر مجموعه های زیاد نمی توانید وقت کافی برای همه آنها بگذارید مثلا اگر ۱۰۰ زیر مجموعه داشته باشید فقط می توانید برای هر نفر ۱% از وقت خود را اختصاص دهید. بنابراین زیر مجموعه های شما به اندازه ۱% از سود شما، سود خواهند کرد. بنابراین آنها برای اینکه به سود برسند خود باید شخصا به آموزش و تربیت زیر مجموعه های خود بپردازند و قبل از آن ابتدا خود باید تبدیل به یک لیدر گردند.

o هر شخصی وظیفه دارد برای کمک، آموزش و تمرین دادن زیر مجموعه های خود وقت کافی بگذارند و در حقیقت مانند یک کارمند برای آن ها کار کند، اما به زیر مجموعه های خود آموزش دهید که همیشه قبل از قرار گذاشتن با زیر مجموعه هایشان ابتدا از شما وقت بگیرند زیرا شما نوکر زیر مجموعه هایتان نیستید.

o هیچ گاه وظیفه هماهنگ کردن و تنظیم نمودن قرارها وجلسات را به عهده نگیرید. در حقیقت زیرمجموعه های خود وادار کنید که با هم در ارتباط باشند و همیشه با هم زمان بندی ها را انجام دهند.

o با تشکیل جلسات هفتگی و ماهانه با زیر مجموعه ها و بالاسری های خود به تبادل اطلاعات و بحث و تمرین پیرامون این بیزینس بپردازید و ضمن تجسم آینده زیر مجموعه های خود همدیگر را تشویق به انجام و پیشرفت در این بیزینس نمایید. توجه کنید که این جلسات جز مهمترین اجزا این تجارت می باشند. همانطور که گفته شد استراتژی ما در این تجارت کشاورزی است. تجربه نشان داده که بعضی از افراد پس از شرکت در ۳ یا ۴ جلسه، تازه تصمیم خود را جهت شروع به دعوت دوستان خود اتخاذ می کنند و شروع به فعالیت می کنند. توجه کنید که جلسات دوره ای منظم – مثلا هفتگی- دارای بیشترین تاثیر می باشند.

o توجه کنید که یاد گرفتن معرفی سیستم برای افرادی که این کار را جدی گرفته اند، بسیار لازم و ضروری می باشد زیرا هر فردی حداقل باید بتواند شخصا توضیح دهد که چه کاری انجام دهد. اگر کسی از شما بپرسد که این کار پردرآمد و جدید چیست؟ و شما بگویید من نمی توانم پاسخ دهم! زیرا توضیحات کارم را بلد نیستم آن شخص چه برداشتی می کند؟ فراموش نکنید تمام افرادی که در این سیستم سودهای کلان برده اند، جلسات معرفی خود را شخصا برگزار نموده اند. البته حفظ و بازگو کردن مطالب پرزنت کافی نمی باشد و علاوه بر آن هر شخص باید با تمرین و تلاش زیاد جلسات معرفی خود را به صورت موثر و تاثیرگذار برقرار نماید.

o دقت کنید که پس از آنکه افراد ادعای تسلط بر متن پرزنت را نمودند و در خواست کاتالوگ نمودند، به هیچ عنوان قبل از گرفتن امتحان پرزنت و اطمینان از میزان تسلط آنها، به آنها کاتالوگی ندهید. بارها و بارها این اتفاق افتاده که افرادی بدون داشتن مهارت کافی کاتالوگ دریافت کرده و شروع به برگزاری پرزنت نمودند و بعد از چند جواب منفی به کلی ناامید شده و این تجارت را به عنوان یک تجارت غیر عملی کنار گذاشته اند زیر از نظر خود، تمام تلاششان را برای انجام این تجارت انجام داده اند و نتیجه ای نگرفته اند و دیگر توضیح این مسئله که به دلیل عجله خودشان- و البته لیدر بالاسری که زودتر از موعود، کاتالوگ را در اختیار آنان گذاشته- به نتیجه نامطلوب رسیده اند امری محال وغیر ممکن است.

راهبری (Leadership)

توجه کنید که در این تجارت همه ما راهبر (Leader) هستیم نه مدیر (Manager) به این معنی که وظیفه ما فقط هدایت کردن، آموزش دادن و جهت دادن به دوستانمان به – صورت تاثیرگذار- می باشد نه مدیریت برنامه ها و نحوه عملکرد آنها به هیچ عنوان نباید دوستتان را به شیوه خاصی از نحوه انجام کار محدود کرد، اما فراموش نشود به محض خارج شدن از چهار چوب های تعیین شده توسط QI – جهت انجام این تجارت- بازدهی و نتیجه به شدت افت خواهد کرد. بنابراین وظیفه ما تنها آموزش دادن، تمرین دادن و پشتیبانی کردن می باشد. و ما مسئول و جوابگوی اشتباهات و خطاهای دوستانمان نمی باشیم.

توجه کنید که در این دنیا، هر کاری همان قدر که برای آن ارزش قائل باشیم و آن را باور کنیم وبزرگ بداریم، ارزشمند، شدنی وبزرگ خواهد بود. پس اولین ومهمترین قدم هر راهبر، ساختن ارزش های درونی وجدی گرفتن هر کاری می باشد. بنابراین مهمترین وظیفه یک راهبر ایمان داشتن به کارش می باشد.

استراتژی ها: همانطور که ذکر شد این تجارت نیز بر پایه تغییرات بنا شده. هر شخصی پس از معرفی ۲ زیر مجموعه مستقیم خود، باید با کمک بالاسری هایش به ۲ زیر مجموعه خود کمک کند تا آنها هم ۲ نفر خود را به این سیستم معرفی کنند- پرزنت- سپس باید شروع به آموزش دیدن، جهت برگزاری جلسات معرفی نماید- آموزش و یادگیری پرزنت و وظیفه معرفی سیستم برای زیر مجموعه هایش را شخصا به عهده بگیرد. زمانیکه زیرمجموعه هایش از تعداد خاصی مثلا ۲۰ نفر بیشتر شد باید با کمک لیدرها شروع به آموزش دادن نحوه پرزنت به زیرمجموعه هایش نماید- آموزش دادن پرزنت- پس از اینکه زیرمجموعه هایش از ۳۰ نفر بیشتر شد باید بتواند شخصا جلسات آموزشی و تمرین را برگزار کند- ترینینگ-. نکته مهم رشد سریع زیرمجموعه ها می باشد یعنی یک شخص برای اینکه به مرحله راهبری برسد شاید تنها یک یا دوماه فرصت دارد و در غیر اینصورت ممکن است نتواند زیر مجموعه هایش را راهبری و هدایت نماید.

هر شخصی پس از ورود به سیستم قابلیت لیدر شدن را دارا می باشد اما برای کسب آموزش ها و مهارت های لازم به زمان و تمرین زیادی احتیاج دارد. توجه کنید که دوستان هنگام ورود به این سیستم ، لیدر شدن را یک امر بسیار سخت، دشوار، بزرگ و ناشدنی می پندارند و فکر می کنند که برای لیدر شدن احتیاج به توانایی های خاصی می باشد در صورتیکه تمام زیبایی این تجارت ایجاد همین توانایی ها و رشد افراد به مرور زمان می باشد. بنابراین هیچگاه به دوست خود مستقیما نگویید که قصد دارید او را تبدیل به لیدر نمایید- پله آخر نردبام را به او نشان ندهید- بلکه کم کم وی را آموزش دهید تا جاییکه خود احساس کند تبدیل به یک لیدر شده است.

برای انجام هر کاری باید ابتدا دلیل انجام آن کار وانگیزه آن مشخص شود (Why) اگر به این سوال جواب مناسب و درست داده شود یعنی قصد درونی فرد مشخص گردد، فرد انگیزه، زمان و انرژی لازم برای انجام آن کار را به دست خواهد آورد. سپس همیشه باید به ۲ سوال جواب داد. ابتدا چه کاری؟ ( What) و سپس چگونه کار انجام دهیم؟ (How) در جلسه معرفی و مرحله پیگیری سعی داریم همراه نشان دادن علت (Why) انجام این کار، خود نوع کار را نیز به دوستان معرفی کنیم (What). نحوه تخصیص زمان، نوشتن لیست، نحوه معرفی وپیگیری و نحوه آموزش نیز نشان دهنده نحوه انجام کار (How) می باشد و در جلسات آموزشی وتمرین، هدف ما یادآوری و تاکید بر (WHY) نشان دادن (What) و نحوه انجام کار ( How) می باشد. اگر کسی بدون داشتن جواب برای اولین سوال و یا دومین سوال وارد این تجارت شود هیچ گاه موفق نخواهد شد و شما نیز نمی توانید آموزش های لازم را در رابطه با نحوه انجام کار این تجارت به او بدهید. پس توجه کنید که اگر دوست تازه وارد خود خود را به نحوه درست آموزش داده و استراتژی های لازم و همچنین نحوه صحیح این تجارت را به وی آموزش داده واطلاعات درست وکافی در اختیار وی قرار دهید و در حقیقت دلیل انجام این تجارت را برای وی ملموس کنید (What)، خود شخصا همیشه انگیزه لازم برای انجام این تجارت را خواهد داشت و حتما طبق آموزش های شما این کار را انجام خواهد داد. (How) مثلا بدون ایجاد دردسر لیست خود را خواهد نوشت، طبق روش شما دوستانش را دعوت خواهد کرد، در برگزاری جلسات نکات مهم را رعایت می کند و در نهایت به خوبی پیگیری را انجام می دهد. به هر صورت که شده کاتالوگی تهیه خواهد کرد و معرفی سیستم را یاد خواهد گرفت و سپس جلسات آموزشی و تمرین خودش را، شخصا برگزار می کند. یعنی خودجوش و محرک خواهد بود. ولی اگر این کار را نکنید همیشه باید برای آموزش کاتالوگ و یا حتی برای حضور در جلسات آموزشی خودتان، به وی التماس نمایید! به خاطر داشته باشید که نکات مثبت در این شبکه به سختی منتقل خواهند شد! شما باید زمان زیادی صرف کنید تا بتوانید زیرمجموعه های خود را ، برای قبول روش های درست قانع کنید. در واقع رشد روش های درست و نکات مثبت در این سیستم، بسیار کند می باشد. ولی در عوض نکات منفی بسیار سریع و تصاعدی رشد می کنند. در واقع اگر شخصی اشتباهی بنماید، زیر مجموعه های مستقیم وی، آن اشتباه را ۱۰ برابر بزرگتر انجام می دهند و به همین صورت آن اشتباه در شبکه منتشر می شود و آن مسئله، به سرعت تبدیل به یک مشکل بزرگ خواهد شد. مثلا اگر شما در یک روز به هر دلیلی کمی پرزنت خود را بی حوصله انجام دهید، از آن زمان به بعد، تمام پرزنتورهای شما، بسیار بی حوصله و سریع، پرزنت های خود را برگزار خواهند کرد! فراموش نکنید اگر روزی، از زیر مجموعه های شما مرتکب خطایی شد بی درنگ به این مسئله فکر کنید که شما، کی، چرا، و چگونه آن خطا را انجام داده اید و سعی کنید خودتان را اصلاح کنید و بدون هیچ ترسی و خجالتی این مسئله را با زیر مجموعه های خود در میان بگذارید.
یکی از مزایای بزرگ این سیستم، این نکته می باشد که یک لیدر همیشه می تواند بدون پرداخت هیچ هزینه اضافی از اول- صفر- شروع کند. زیرا اگر یک لیدر حداقل در هر سمت خود ۱۰ زیر مجموعه داشته باشد، می تواند با هر کدام از آنها از صفر شروع کند. بنابراین به عنوان یک لیدر هیچگاه وقت خود را برای افرادی که انگیزه کافی ندارند و نمی خواهند در این سیستم رشد کنند هدر ندهید.

(ادامه دارد…)